به نام خداوند هستی بخش
خداوندی که هر چه هست از اوست و هر چه نیست به خواست اوست
میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست .
عجب عیدی بود ، عید امسال . خدا رو شکر .
وایسا وایسا یه جور دیگه شروع کنم .
تا حالا موسیقی سنتی گوش دادی؟ اون اولش که داره شروع میشه پیش در آمد دستگاهی که میخوایم گوش بدیم رو نوازنده می نوازه .
مثلا پیش درآمد همایون ، ابتدای آلبومی که در دستگاه همایون نواخته می شه وجود داره .
نوار رو گذاشتیم توی ضبط صوت انگار داشت پیش درآمد غم رو می نواخت . خوب گوش دادم . انتظار کشیدم تا شاید گوشه هایی از شادی هم و نواخته بشه. غم بود و غم نامه . خوانندش واسه خودم معروف بود ولی . . .
تار و سه تار زندگی می نواختن و آوازی از دلم به گوش می رسید . و سنتوری با کوک غم و مضرابهایی شکسته در دستان دیوانه ای که واسه ی خودش گوشه ای می نواخت و ساکت ساکت بود . دیوانه وار می نواخت .
لا لای لای لاااااای لای لالای لای لای لای لااااااای لا لای لای لای لااااااااای لا لای لای . . .
هیچکس حتی برای ثانیه ای هم وای نمیساد گوش کنه . همه از کنارش بی اعتنا رد می شدن و توجهی نمی کردن .
اونایی هم که نمی دیدن و فقط چیزایی شنیده بودن به تمسخر میگفتن خدا شفاش بده .
گهگاهی دیوانه با خودش می گفت : امان ای دل ای دل ای دل وای / بنال ای دل ای دل ای دل ای دل وای
شاهد غروب خورشید بودیم و هلال مه پیدا شد و رهگذر ها کمتر و کمتر شدن .
بعد از سالها در یک شب بهاری ، یکی از اون شب نشینان اومد و در کنار دیوانه دو زانو نشست و فقط گوش کرد و با دهنش نوایی رو زمزمه می کرد .از گوشه چشم رهگذر اشکی روان شد و مشتری همیشگی دیوانه شد .
دیوانه سازش رو با دل رهگذر کوک کرد و حدود ده ماهی رو فقط بخاطر رهگذر و با دل رهگذر هم کوک و هم نوا شد . با روز های شاد رهگذر سازش رو روی شادی و آهنگ های شاد کوک می کرد و با روز های غم با او هم نوا می شد و سازش بر غم کوک می کرد.
رهگذر با خودش فکر می کرد این دیوانه هر کس بیاد و بشینه پیشش ، اون کوک سازش رو عوض میکنه . بعد از ماه ها ، هر روز یا چند روز درمیون با دیوانه هم نشین می شد .
روزی از روز های خزان ، دیوانه رهگذر رو ندید .
به خودش امیدواری داد که امروز نیومد فردا میاد . فردا و فرداهای دگر فرا رسید و خبری از رهگذر نشد . رفت که رفت .
دیوانه تنها تر از روزهای گذشته شد .
به کشت خاطرم جز غم نروید * * * با باغم جز گل ماتم نروید
به صحرای دل بی حاصل مو * * * گیاه نا امیدی هم نروید
هر روز تقویمش رو به یه نامی ، نام گذاری کرده بود و این اسم ها و نام ها پشتوانه ای داشت از غم و شادی های رهگذر .
سالهای سال می گذرد و خبری از رهگذر نیست .
in saz shekasteash khosh ahang tar ast